ای دل و جان زندگانی من


غم تو برده شادمانی من

کردم از چشم و دل شراب و کباب


می نیایی به میهمانی من

دو جهان ترک کرده ام که توی


این جهانی و آن جهانی من

اندرین باب شعر ای عطار


نیست اندر زمانه ثانی من